جدول جو
جدول جو

معنی اسپی کو - جستجوی لغت در جدول جو

اسپی کو
کوه سفید، منطقه ای در سوادکوه، منطقه ای در کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
یکی از نواحی دودانگۀ هزارجریب. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو صص 124- 125 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
اسپه روز. اسپی ریز. رجوع به اسپه روز شود، مؤلف مجمل التواریخ و القصص در ذکر همدان آرد: اما بوقت اسلام از همدان اسپیددز مانده بود و بعض خانها در حوالی (و) آنرا قصر ابیض میخواندند. (مجمل التواریخ و القصص ص 522)
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
طبق روایات محلی، نام آق قلعۀ استراباد بزمان قابوس و ترکمانان اسپی دز را آق قلعه ترجمه کرده اند. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 86 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(اَ یَ)
دزد اسب بودکه بغیر از اسب دزدیدن دیگر کارش نبود:
اسپیک آمد (هم) آنگه نرم نرم
تا برد مر اسپ او را گرم گرم.
رودکی (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی).
لیکن ظاهراً در بیت فوق اسپیک معنی دزد اسب ندارد، یاءیای نسبت است و کاف، کاف تعریف مانند مردک، و هاء مانند پسره، و در لغت فرس چ تهران کلمه اسپیل ضبط شده و همین بیت رودکی شاهد آمده است. رجوع به اسپیل شود
لغت نامه دهخدا
از ارتفاعات بخش یا نه سر واقع در هزارجریب بهشهر، غار سفید.، چشمه ای معروف در روستای یخکش بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان ناتل رستاق نور
فرهنگ گویش مازندرانی
نام قلعه ای قدیمی که بر فراز کوهی مشرف بر دشت کجور قرار داشته
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان کلارآباد
فرهنگ گویش مازندرانی
از خاندان های اهل روستای کیان واقع در دلارستاق آمل، شپشو
فرهنگ گویش مازندرانی
کوه سفید
فرهنگ گویش مازندرانی
آنطور که همانطورکه
فرهنگ گویش مازندرانی
تخته ای چوبی که یک طرف آنرا سوراخ کرده و از دسته ی بیل عبور
فرهنگ گویش مازندرانی